به گزارش راهبرد معاصر؛ جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در بیانیهای با انتقاد از عربستان سعودی، از مقامات سعودی خواست اعضای بازداشت شده این جنبش در این کشور را آزاد کنند. بر همین اساس، در این نوشتار روابط عربستان با حماس و علل تنش در این روابط بررسی میشود.
1. سیاست عربستان سعودی در قبال فلسطین
به طور کلی میتوان سیاست حکام کنونی عربستان سعودی در قبال فلسطین را در سه محور بیان کرد:
نخستین محور این است که سیاست ریاض در قبال فلسطین تابعی از سیاستهای آمریکا است. در همین راستا، حمایت از طرح آمریکایی معامله قرن و همچنین عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی از سوی ریاض پیگیری میشود. بر همین اساس نیز برخی منابع از اعمال فشار دولت عربستان سعودی بر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین برای پذیرش طرح آمریکایی معامله قرن و احیای مذاکرات با رژیم صهیونیستی خبر دادند.
دومین محور، حمایت از فلسطین با هدف کسب مشروعیت در داخل عربستان و در جهان اسلام است. عربستان سعودی تلاش دارد با حمایت مالی از فلسطین به خصوص از تشکیلات خودگردان، خود را کشوری حامی فلسطین معرفی کند، در حالی که ریاض تعهدی در قبال وضعیت وخیم مردم باریکه غزه ندارد. این رویکرد عربستان سعودی بیانگر تناقض سیاستهای این کشور در قبال مساله فلسطین است؛ زیرا ریاض از یک سو با طرح معامله قرن که طرحی کاملاً نژادپرستانه و ضد منافع فلسطین است همراهی میکند و گامهای مهمی نیز در جهت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بر میدارد و از سوی دیگر تلاش دارد خود را حامی ملت فلسطین نیز معرفی کند. بر همین اساس، در حالی که منابع مختلف از حمایت عربستان از طرح آمریکایی معامله قرن خبر میدهند و حتی ریاض در مقابل اعلام قدس به عنوان پایتخت جدید رژیم صهیونیستی در چارچوب معامله قرن سکوت کرد، پس از اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو مبنی بر الحاق بخشهایی از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی در صورت پیروزی در انتخابات پارلمانی سپتامبر 2017، عربستان خواستار تشکیل جلسه اضطراری وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی میشود و این نشست نیز روز 15 سپتامبر در جده عربستان برگزار شد. این رویکرد دوگانه نشان میدهد که میان سیاست اعلامی و اعمالی عربستان سعودی در خصوص موضوع فلسطین تعارض و تفاوت وجود دارد و دیپلماسی پنهان عربستان متفاوت با دیپلماسی آشکار آن در خصوص رابطه با رژیم صهیونیستی است.
سومین محور، پذیرش دوگانه تشکیلات خودگردان/گروههای مقاومت است. عربستان سعودی که یکی از بازیگران محور سازش در منطقه غرب آسیا است تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش فتح را به عنوان بازیگران فلسطینی همسو با منافع ریاض میشناسد که اهل مذاکره با رژیم صهیونیستی است، با آمریکا تعارضی ندارد و با ایران نیز زاویه دارد.
2. خصومت عربستان سعودی با حماس
عربستان سعودی همانگونه که تشکیلات خودگردان را بازیگر مشروع فلسطین میشناسد، بازیگران گروههای مقاومت فلسطین به خصوص جنبش مقاومت اسلامی (حماس) را به رسمیت نمیشناسد و آنها را بازیگرانی مزاحم و ناهمسو با منافع عربستان سعودی میداند. برهمین اساس، عربستان سعودی حتی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را به عنوان گروهی تروریستی میشناسد. عربستان سعودی با جنبش حماس و گروههای مقاومت فلسطین اختلاف هویتی دارد؛ زیرا این گروهها با هر گونه مذاکره با رژیم صهیونیستی مخالف هستند و بر راهبرد «مقاومت» در مقابل این رژیم و حامیان آن تأکید دارند، موضوعی که عربستان سعودی آنرا نمیپذیرد. در همین حال، اگرچه حماس و گروههای مقاومت فلسطین، به لحاظ هویتی در زمره گروههای عربی و مسلمان اهل سنت هستند، اما عربستان سعودی این گروهها را به لحاظ سیاسی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران، مهمترین رقیب عربستان در سطح منطقه غرب آسیا، میداند و این نیز دلیل دیگری در خصوص مخالفت و حتی خصومت ریاض با گروههای مقاومت فلسطین از جمله جنبش حماس محسوب میشود. عربستان سعودی به خصوص پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان و پسرش، محمد، رویکرد ضد مقاومت شدیدی را اتخاذ کرده است که شامل برخورد با جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) نیز میشود. عربستان سعودی، جنبش حماس را «افراطی» می داند.
با توجه به این وضعیت، عربستان سعودی اقدامهای زیادی علیه حماس انجام داد که برخی از مهمترین این اقدامها عبارتند از:
3. بازداشت رهبران و اعضای حماس، عامل دور تازه تنش در روابط با عربستان سعودی
دور تازه تنش در روابط عربستان سعودی و حماس ناشی از بازداشت رهبران و اعضای این جنبش از سوی حکومت ریاض است. اگرچه آمار دقیقی در این خصوص وجود ندارد، اما روزنامه لبنانی الاخبار تعداد بازداشتشدگان حماس در عربستان را بیش از ۶۰ نفر اعلام کرد. علاوه بر این، عربستان سعودی رهبران و اعضای بازداشت شده حماس را در زندانها مورد شکنجه قرار میدهد. در همین راستا، دستگاه امنیتی عربستان سعودی روز چهارم آوریل 2019 «محمد الخضری» از رهبران حماس را در شهر جده که حدود سه دهه مقیم این شهر بود، دستگیر کرده است. عربستان برای بازداشت الخضری دلیلی اعلام نکرد اما جنبش حماس اعلام کرد که وی صرفاً در حال جمعآوری کمک مالی برای اسرای فلسطینی بود.
اخیرا نیز منابع سیاسی فلسطین اعلام کردند که مقامات عربستان سعودی یکی دیگر از رهبران جنبش حماس و تاجر فلسطینی به نام ابو عبیده الآغا را بازداشت کرده و او را به زندان سیاسی ذهبان در جده منتقل کردند. این منابع گزارش دادند که ابوعبیده فرزند خیری الآغا است که در سال 2014 در عربستان سعودی از دنیا رفت. الآغا یکی از اعضای رهبری جنبش حماس در عربستان سعودی است که تابعیت این کشور را نیز دارد. بازداشت این فرد در شرایطی صورت گرفته است که هیچ توجیهی برای ادامه بازداشت این فرد وجود ندارد.
جنبش حماس اعلام کرد که الخضری و دیگر اعضای حماس که در زندانهای عربستان هستند، تحت شکنجه قرار میگیرند. یکی از مقامات جنبش حماس در گفتگو با پایگاه خبری عربی ۲۱ گفت شرایط بازداشتشدگان بسیار وخیم است و دولت سعودی حسابهای مالی آنها را بسته و خانوادههایشان نیز در شرایط مالی بدی به سر میبرند. این رفتار عربستان سعودی با رهبران و اعضای حماس گویای این است که آل سعود روابط مناسبی با جنبش حماس ندارد.
نکته دیگر این است که با توجه به تعارض هویتی سیاسی عربستان و حماس، بروز تنش در روابط طرفین پیش از این نیز وجود داشته است، اما در گذشته میانجیگری بازیگران ثالث سبب حل این تنشها میشد. حماس در تنش فعلی نیز تلاش کرد با میانجیگری بازیگران ثالث موضوع را حل کند، اما عربستان تحت رهبری ملک سلمان به حماس نیز مانند دیگر کشورهای عربی نگاه "بالا" به " پائین" دارد و خواستار مطیع کردن همه بازیگران عربی از جمله حماس است. در همین راستا، جنبش حماس اعلام کرده است که به مدت پنج ماه و نیم تلاش داشته از طریق وساطت «محمد الخضری» ۸۱ ساله را آزاد کند ولی بعد از آنکه این تلاشها و وساطتها بی ثمر بوده، مجبور شده است، این قضیه را رسانهای و علنی کند. اگرچه جنبش حماس بازداشت و شکنجه «محمد الخضری» را علنی کرده است، اما شمار دیگری از رهبران حماس نیز در زندانهای آل سعود هستند.
دو دلیل خاص درباره اقدامهای عربستان ضد حماس در شرایط کنونی وجود دارد. اولین دلیل این است که عربستان سعودی با اعمال فشار بر حماس تلاش دارد روابط این جنبش فلسطینی با جمهوری اسلامی ایران را قطع کند، موضوعی که پیش از این اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس نیز به آن اشاره کرد.
دومین دلیل نیز این است که حماس طی ماههای اخیر در صدد احیای روابط با سوریه بر آمده است. عربستان سعودی پیش از این از قطع روابط حماس و سوریه استقبال کرده بود و اکنون مخالف هر گونه احیای روابط حماس با دمشق است. عربستان طی 9 سال اخیر یکی از حامیان اصلی مخالفان نظام سوریه و همچنین از حامیان برخی گروههای تروریستی است که در سوریه ضد نظام این کشور میجنگند. ریاض که در دستیابی به مهمترین هدف خود در بحران سوریه یعنی براندازی نظام سوریه ناکام بود، اکنون در این بحران دچار سرگردانی شد. در حالی که برخی از کشورهای عربی از جمله امارات روابط خود را با سوریه احیا کردند و برخی از اعضای اتحادیه عرب بازگشت سوریه را به این اتحادیه خواستار هستند، عربستان هر گونه احیای روابط با دمشق و همچنین بازگشت سوریه را به اتحادیه عرب به تغییر در روابط دمشق با تهران مشروط کرده است، موضوعی که سوریه به شدت با آن مخالفت میکند. بر این اساس، عربستان تداوم رابطه حماس با تهران و همچنین احیای روابط حماس با دمشق را به بهانهای برای اعمال فشار بر رهبران و اعضای حماس قرار داده است.
نتیجهگیری
مطابق بیانیه جنبش حماس، روابط این جنبش با عربستان سعودی پر تنش پیگیری میشود. آل سعود از یک سو مدعی حمایت از فلسطین است و از سوی دیگر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و گروههای مقاومت را در چارچوب کلان فلسطین نمیبیند و نگاه خصمانه به این گروهها دارد. بر این اساس، آل سعود رفتارهایی نظیر بازداشت رهبران و اعضای حماس را انجام می دهد و حتی شخصیت هایی نظیر عادل الجبیر، وزیر خارجه سابق عربستان، حماس را تروریستی می دانند. در واقع ، این رفتارها و سیاست های عربستان سعودی در قبال جنبش مقاومت اسلامی فلسطین با سیاست ها و منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه سازگاری دارد که به ویژه پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان و محمد بن سلمان در عربستان و دونالد ترامپ در آمریکا، این همسویی تقویت شده است.